مقاله "نوش دارو" - قسمت 2
شعر آیینی
شعر آیینی و مذهبی
جمعه 2 اسفند 1387برچسب:, :: 14:48 :: نويسنده : محمد

 

روابط دختر وپسر از ديدگاه قرآن

قرآن در آیه 25 سوره ی نساء خطاب به مردان مؤمنی که می خواهند ازدواج کنند می گوید:«مُحْصَنَٰتٍ غَيْرَ مُسَٰفِحَٰتٍ وَلَا مُتَّخِذَٰتِ أَخْدَانٍ» : «زنان پاکی که بدکاره نباشند و اهل روابط پنهانی با نامحرم نباشند».

یعنی بر اساس این آیه دختران یا زنانی که اهل رفاقت پنهانی با نامحرم اند( مثلاً همین هایی که پسران آن ها را دوست دختر خطاب می کنند) هم ردیف زناکارانند و ازدواج با آنها ممنوع است. حال، چرا قرآن این گروه را پس از زناکاران قرار داده و در کنار آن ها آورده است؟ چون عامل اصلی و آخرین قدم در مبتلا شدن به زنا، رفاقت های پنهانی با نامحرم است و هیچ کس نسبت به این حقیقت، شکی ندارد.

تعجب کردید؟ بله باید هم تعجب کنید! متاسفانه خیلی ها از این آیه بی خبرند. بگذارید یک آیه هم دربارهی ویژگی های مردانی که شایستگی ازدواج با زن مؤمن را دارند، بیاوریم: قرآن در آیهی 5 سورهی مائده می فرماید:

«مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِيٓ أَخْدَانٍ»:

«مردان پاکی که بدکاره نباشند و اهل رفاقت پنهانی با نامحرم نباشند».

یعنی پسران یا مردانی که اهل رفاقت پنهانی با نامحرمند (مثلاً همان هایی که دختران ،آنها را دوست پسر می نامند) ،همردیف زناکارانند و ازدواج دختران مومن و مسلمان با آنها ممنوع است ! و قرآن آن را به شدت نهی کرده است.

این بحث را تطبیق می دهیم با آیه ی 26 سوره نور که می فرماید:

«الْخَبِيثَٰتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَٰتِ وَالطَّيِّبَٰتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَٰتِ»:

زنان ناپاک برای مردان ناپاک و مردان ناپاک برای زنان ناپاک ، و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاکاند.

شاید در اینجا شهبه ای به ذهنتان بیاید که : پس چرا فرعون همسری داشته که یکی از زنان برتر عالم شمرده می شود و حضرت لوط پیامبر همسری داشت که همراه قومش عذاب شد؟ اشتباه نکنید هیچکدام از آن دو نفر فاسد اخلاقی نبوده اند، نه فرعون و نه همسر لوط. فرعون فرمانروایی ستمگر بود و همسر لوط، همسری نافرمان که در اثر لجاجت با حضرت لوط از قوم گنهکار او حمایت کردو لایق عذاب شد. در هیچ جای قرآن این دو فرد ،اهل فساد اخلاقی معرفی نشده اند. بله در هیچ جای قرآن تناقض وجود ندارد!

سوال دیگری که به ذهنتان می آید این که ما کسانی را میشناسیم که ناپاکند اما همسر پاک دارند،

  آیا این خلاف سخن قرآن نیست؟

جواب :

1.                 اولا از پاکی یا ناپاکی درون افراد فقط خداوند آگاه است و ما تنها قسمتی از ظاهر آن ها را می بینیم.

2.                 فرد پاک هم اگر در گزینش همسر معیار پاکی را فراموش کند و بر اساس معیار های الهی انتخاب نکند و ملاک های مادّی مانند قیافه و پول و شغل فرد مقابل را در نظر بگیرد در تلهی ازدواج با یک فرد ناپاک می افتد اما این گوشمالی خداوند فقط برای مدت کمی است پس از ازدواج که این فرد، همسر ناپاکش را بشناسد ازدواج به طلاق می کشد و هر دو به حق خود می رسند؛ همسر پاک به جرم در نظر گرفتن معیار های غلط و غیر الهی مدّتی از زندگی را با همسر ناپاک به سر برده اما چون خودش پاک بوده از شرّ همسر ناپاک نجات پیدا می کند. فرد ناپاک هم بخاطر در نظر گرفتن معیار درست در انتخاب همسر مدتی از همسر پاک بهره برده است اما چون ناپاک است و لیاقت ندارد، او را ازدست می دهد. گاهی یک فرد تا زمان ازدواجش پاک است و پس از ازدواج منحرف می شود، این فرد هم قطعاً به تدریج رسوا خواهد شد و همسر پاکش را از دست خواهد داد چون خداوند در قرآن می فرماید: «وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ» :و «خداوند آنچه را پیوسته مخفی می کردید آشکار می کند».پس جای هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد چون قرآن سخن حق است و کلام کسی است که در تحقق اراده اش هیچ ضعفی ندارد آنچه می گوید حقیقت الحقایق است :

«زنان ناپاک برای مردان ناپاک و زنان پاک برای مردان پاک اند و ازدواج مومنین با زنان یا مردان بدکاره و آنهایی که رابطه ی پنهانی با نامحرم دارند حرام است!»

از آنچه گفتیم تکان دهنده تر ، محتوای با شکوه آیه 3 سوره نور است که درباره ی آن دسته از کسانی است که به عمق فساد رسیده اند:

«الزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَآ إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ»

مرد زنا کار ازدواج نمی کند مگر با زن زناکار یا مشرک و زن زناکار ازدواج نمی کند مگر با مرد زنا کار یا مشرک و آن (یعنی ازدواج با زناکار) بر مومنین حرام شده است.

آنچه بیش از همه در این آیه جای تامّل و تفکر دارد فعل«لا یَنکِحُ» می باشد یعنی «ازدواج نمی کند» یعنی فعل نفی بکار رفته نه فعل نهی! آیا پیام این فعل،جز این است که؛ نه تنها زناکار مجاز نیست با فرد پاک ازدواج کند بلکه قسمتش هم نخواهد شد؟ غیر از این است که امر و حکمت خداوند و تدبیر هستی بر این تعلق گرفته است که زناکار فقط با زناکار ازدواج کند و این ازدواج برای مومنین اتفاق نیافتد؟ بله کافی است اگر کسی خدای ناکرده تا این حد فاسد شده و اهل توبه و اصلاح  و عوض شدن نیست فقط در ترجمه این آیه کمی اندیشه کند.

شک نداریم خیلی از دل ها به لرزه افتاده و آمادهی توبه شده و دنبال راه گریزی برای خود یا دیگران از این مفسده اخلاقی و عواقب وحشتناک آن است عجله نکنید راه توبه و اصلاح را هم خواهیم گفت. صبر کنید این معضل بزرگ را از دیدگاه غیر دینی و صرفاً انسانی بررسی کنیم ، برای کسانی که احتمالاً میانه خوبی با قرآن ندارند (به خاطر شبهاتی که از طریق ماهواره و فیس بوک و غیره در عمق جانشان نفوذ کرده و حق و باطل برایشان مشتبه شده).

قرآن هر چند «هُدًی لِلنّاس» است یعنی برای هدایت جمعی همهی جوامع بشری آمده چه دیندار و چه بی دین ، اما چون متاسفانه بعضی از ما مانند خفاش که از نور می گریزد از نور مبین میگریزیم. بیاییم از دیدگاه عقل انسانی و فطرت بشری خود این فاجعه ی قرن را بررسی کنیم:

آنچه وجه امتیاز جوامع اسلامی نسبت به جوامع غربی است و حتی عقب مانده ترین کشور های اسلامی در این زمینه بر پیشرفته ترین کشور های غربی بسیار شرف دارد، استحکام نهاد خانواده در کشور های اسلامی و فرو پاشی خانواده در کشور های غربی است بگونه ای که حتی از فیلم و سریال های غربی در می یابید که چیزی به عنوان خانواده و فامیل و روابط فامیلی در جوامع آنها تقریبا هیچ جایی ندارد قهرمان داستان در آن فیلم، معمولا خواهر وبرادر، پدر و مادر ،فرزند و حتی گاهی همسر را در کنار خود ندارد ، چه رسد به بستگان درجهی 2 و 3. بله، آنجا زندگی فردی شده وغرایز انسان که خداوند برای ثبات خانواده و بقای نسل در او قرار داده در بسیاری از موارد معمولاً به صورت کثیف و بازاری ارضا می شود و همین غرب سلطه گر، در تلاش است تا این نقطه ضعف بزرگ خود را به جوامع اسلامی صادر کند تا توان تسلط خود را بر آن ها بیفزاید و منابع غنی انرژی این منطقهی گوهر خیز کرهی خاکی یعنی خاورمیانه را غارت کند. وقتی نسلی متولد شود که پدر و مادر و خانواده و شرف و آبرو نداشته باشد چگونه میتوان توقّع داشت از عزت وشرف و ارزش هایش دفاع کند؟

دختری که متأسفانه از دوره راهنمایی وگاهی حتی دوره ابتدایی از روی نادانی ،رابطهی کثیف را شروع کرده ، چگونه ممکن است تبدیل به مادری پاک شود مادری که امثال شهید کاوه ،شهید باکری و غیره را در دامن خود پرورش دهد؟ چگونه میتواند مانند بعضی از مادران دههی 60 ، پنج پسر را با افتخار تقدیم دفاع از وطن و دینش کند؟

و پسری که از ده،پانزده سالگی از روی ناآگاهی و جهالت رابطهی کثیف را شروع کرده و در حال گذر از مرز خطرناکترین حرام هاست، چگونه ممکن است پدری شود که به روزی حلال پایبند باشد و شخصیتش الگویی برای تربیت فرزندانش باشد.

جوانانی که تمام دیدشان به ازدواج و خانواده دید شهوانی است و حتی به همسر خود که شریک زندگی آنها و مادر آینده یا پدر آینده بچه های آنهاست به دید یک رفیق دختر یا پسر می نگرند چگونه می توانند به تربیت فرزندان خود بها بدهند؟ آنها زندگی را با هدف دیگری شروع کرده و پیش می برند. در اندیشهی آنها فرزند و تربیت او یا اصلاً جایی ندارد ، یا جایگاهش بسیار مات و کم رنگ است.

بعضی از جوانان و نوجوانان امروز ما آنگونه که از ابتدای کارشان معلوم است، به احتمال بسیار در آینده به افرادی بدکاره تبدیل خواهند شد که به هیچ عنوان نخواهند توانست خانواده ای تشکیل دهند و اگر هم مدتی دارای خانواده شوند و فرزندی به دنیا آورند به تعبیر قرآن در سورة نوح آیه 27 «وَلَا يَلِدُوٓا۟ إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا » : یعنی «چیزی غیر از فرزند فاسد و دشمن حقیقت و انسانیت تحویل جامعه نخواهند داد».

بله عزیزان ، ما و شما  که در دامن پاکترین مادران بزرگ شده و سر سفرهی پدران مقیّد به حلال و حرام نشسته ایم تا چه اندازه به انسان حقیقی و حقیقت انسانی نزدیک هستیم که بتوانیم به فرزندانِ پدران و مادران ناسالم و بی عقیده امید وار باشیم؟!

مادر

نقش مادر بسیار مهمتر از پدر است. بسیار دیده ایم خانواده هایی که در آن پدر چندان پایبند به مسائل عقیدتی نیست (البتّه سالم است) ولی چون مادر بسیار مومن و پاک و عفیف است، فرزندان به تبعیت از مادر و تحت تربیت او افراد سالم و موفقی از کار در می آیند. ولی عکس قضیه تقریبا محال است یعنی در خانوادهای که مادر خیلی مقیّد به ارزشهای اخلاقی و دینی نیست (البتّه ناپاک هم نیست)، پدر هرقدر هم مؤمن باشد تقریباً محال است فرزندان،افراد خیلی سالم و مؤمنی از کار درآیند، مگر اینکه حکمت خداوند بخواهد استثنائاتی قرار دهد.

پس بیاییم به فکر مادران آینده باشیم،مادران پایه و اساس خانواده اند وقتی در خانواده ای پدر از دست میرود ولی مادر می ماند خانواده از هم نمی پاشد ولی بر عکس اگر مادر خانواده از دست برود و پدر بماند معمولاً در خانواده پراکندگی و گسستگی بوجود می آید.

دوستان! اگر نگاهتان به هر دختری از این دیدگاه باشد که می خواهد مادر آینده باشد، نسبت به او دو عکس العمل بیشتر ندارید؛ یا او را محجّبه و با حیا می بینید و در چشمانتان شکوه و احترام پیدا می کند و حریمش را رعایت می کنید، یا او را بی حجاب و بی قید و بند می بینید و غصه می خورید که یا هیچ وقت صاحب خانواده و فرزند نخواهد شد یا نهایتاً از مادران نه چندان خوب آینده خواهد شد که فرزندان ناسالمی تحویل جامعه خواهد داد. دیگر عکس العمل سومی از نوع وارد شدن به حریم او و مزاحمت برای او و شکستن قدر و منزلت او، یا لذت بردن از وضعیت ظاهری او، باقی نمی ماند پس باید نگاه ها را تغییر داد، «چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید».

یک مثال بیدار کننده و یک حقیقت هشدار دهنده : اگر خدای ناکرده یکی از ما، روزی پی ببرد یا حدّاقل تصوّر کند که مادرش در جوانی، از نظر حجب و حیا و پاکی ، شخصی بوده از این نوع دخترانی که با هر کس و ناکس رفیق می شوند و پایبند به هیچ ارزشی نیستند ، چه نگاهی به مادرش خواهد داشت؟ او حتّی از کلمه «مادر» هم متنفّر خواهد شد. پس تمام احترام و عشقی که ما نسبت به مادرانمان داریم به خاطر پاکی و حیا و ایمان و عفاف آنهاست، اگر این گونه است،چرا به فکر مادران آینده که مادران بچّه های ما خواهند بود، نیستیم؟! چرا همه چیز را به شوخی گرفته ایم. چرا اینقدر پایبند شهوت شدهایم و غافل از حقیقت؟ ما که همهی صفا و معنویّت و عشق و محبّت خانه هایمان را در شخصیّت مادر و سجّادهی او دیده ایم، ما که دعای مادرانمان را بزرگترین عامل حمایت الهی می دانیم، ما که تمام برکت زندگیمان را از نفس پاک مادر بزرگهایمان می بینیم، چرا نسبت به مادران آینده ی جامعه ی خود این قدر بی تفاوتیم؟ یا حتّی خدای ناکرده خودمان عامل به فساد کشیدن آنهاییم؟ خوب است بدانیم که دختر مانند پسر به خاطر لذّت نفسانی وارد روابط نامشروع نمی شود، دختران همیشه فریب احساسات بچّگانه و سادگیِ جاهلانهی خویش را می خورند اما متأسّفانه وقتی وارد این رابطهی کثیف می شوند معمولاً دیگر برگشتن از این راه، برایشان بسیار مشکل می شود. هر کس در انحراف یک دختر نقش داشته باشد در حقیقت یک نسل را فاسد کرده، بار گناهی که به دوش فلک هم سنگینی می کند! وقتی قرآن می فرماید : «هر کس هم وزن دانه خردلی بدی کند نتیجهی آن را می بیند»

و امام باقر(g) می فرمایند :

«هر بنده ای از بندگان خدا سنّت گمراه کننده ای را بنیان نهد به اندازه گناه کسانی که به آن عمل کنند بر دوش او خواهد بود، بی آن که از گناه آنان کاسته شود.»(بحار الانوار جلد71 ص 258) تکلیف همه روشن است مگر آنان که خود را به خواب بزنند!

در نظر بگیرید: اگر بنا باشد همه دنبال رابطه با جنس مخالف ولذات شهوانی باشند باید به تعدادکل پسرها، دختر منحرف داشته باشیم پس باید ناموس هر یک از ما برای دیگری، دوست باشد در این صورت ناموس چه کسی سالم خواهد ماند؟ همه به حساب خودشان میخواهند جوانی کنند. خوب! پیران و میانسالان آینده هم ادامه همین جوانهایند پس خانواده سالم کجا یافت خواهد شد؟!

 جالب آنجاست که خیلی ها میخواهند در مجردی هر خطایی بکنند امّا به سن ازدواج که می رسند همه، حتی ناپاکان، دنبال همسر پاک می گردند؛کجا می توان یافت؟ هم اکنون که هنوز آتش این بلای کثیف شعله ور نشده است، بسیاری از جوانان می گویند در پیدا کردن همسری پاک و مطمئن دچار مشکل هستیم و نسبت به ازدواج ونسبت به همسر دید تنفر آمیزی پیدا کرده اند چه رسد به ده ها سال بعد!!! این حقیقتاً موضوع وحشتناکی است!!!

بهتر است بدانیم که یکی از مهم ترین عوامل طلاق، حتّی در زمانی که اینقدر انحراف جنسی در جوامع بشری وجود نداشته ،بد دلی و بد گمانی نسبت به همسر است، یعنی حتّی کثیف ترین انسان وقتی فقط به همسرش بد گمان شود، از زندگی مشترک خود احساس تنفّر کرده و این موضوع آنقدر برایش رنج آور است که  اگر خدای ناکرده قتلی پیش نیاید، حدّاقل طلاق اتفاق می افتد. و این فرد دیگر هیچ دید مثبتی نسبت به هیچ همسری نخواهد داشت. با این حال، این دختر و پسر هایی که هر کدام چندین رابطه نامشروع دارندقطعاً و بدون هیچ شکی زندگی آینده شان بلافاصله بعد از شناختن روابط نامشروع یکدیگر به طلاق یا قتل های جانبی و غیره می کِشد و دیگر خانواده ای نخواهد ماند. بعداً هم اگر خانوادهای دیگر تشکیل دهند باز همین حوادث و همین طلاق تکرار خواهد شد و در این بین اگر فرزندی بماند ، قطعاً بزهکاری بی کس و کار و بی آبرو خواهد شد که دودش به چشم همهی جامعه خواهد رفت.

و این ها اتفاقاتی است که هم اکنون دامنگیر بعضی شهر های بزرگ ما شده و در شهر کوچک و مذهبی ما هم در حال گسترش است. نمی دانم تا کی می خواهیم خودمان را به خواب بزنیم، اصل را فراموش کرده و به فرع بچسبیم. ظاهر خانه هایمان را با بهترین مصالح و وسایل زینت کنیم و از درون دل هایمان غافل باشیم. کلاس زبان را بپرستیم و امام زمان (f) را نعوذ بالله مسخره کنیم. به ارزشهایی که از صدر اسلام ، پنجاه نسل گذشته ما با چنگ و دندان نگه داشته اند دهن کجی کنیم ،حد هیچ چیز را نگه نداریم و از ارزش هایمان جُک بسازیم ، سرمان را مثل کبک زیر برف کنیم و صیاد را نبینیم، خوراک جسممان از غذای روحمان مهم تر شود، غمِ گرانی سیب زمینی را بخوریم و غم از دست رفتن دختران و پسران و خانواده هایمان را فراموش کنیم. همهی رشدمان مربوط شود به عوض کردن تلویزیون و مبل و گوشی وماشین و...  و اصلا در تلاش نباشیم که مُدل خودمان را بالا ببریم،علم و ایمان و شرف و انسانیت خود را ارتقا بدهیم.از همه نعمتهای پاک هستی روی بگردانیم و تمام تمرکزمان را معطوف کنیم به شهوت که حیوانی ترین غریزه وجودمان است،آن هم غریزه نه نیاز!

مشکل اصلی امروز ما اینست که نگاهمان شهوانی شده، بیش از هر عصر و زمانی شهوانی می اندیشیم، آنقدر این غریزه را بزرگ کرده ایم که از آن نیاز ساخته ایم، شهوت تنها غریزه ای است که تا به سمتش نرویم به طرفمان نمی آید، با گرسنگی و تشنگی و سایر نیاز ها متفاوت است، نیاز نیست بهانه ای است برای تداوم نسل که اگر خداوند آن را در نهاد انسان قرار نمی داد نسل انسان منقرض می شد. درست مانند تریاک که خدا آن را آفریده به عنوان یک مسکن قوی برای کسی که در حادثه ی شدید یا بیماری سخت قدرت تحمل درد را ندارد، بتواند به صورت مقطعی با استفاده کم از آن یا مشتقات آن آرام بگیرد ولی فرد معتاد آنقدر خود را به آن وابسته کرده که از آن یک نیاز شدید ساخته که اگر برآورده نشود هلاک خواهد شد. انسان شهوت پرست حقیقتا یک معتاد است؛ یک مریض اجتماعی.و این حرف ما نیست، کلام قرآن است که این گونه افراد را در آیه 32 سوره احزاب «ألَّذي في قَلبِهِ مَرَضٌ» معرفی می کند، یعنی (کسی که در درونش مرضی بزرگ وجود دارد).

بله هرکس نمی تواند شهوتش را کنترل کند مریض اجتماعی است ، معتاد است ، معتادی که خود را بسیار وابسته کرده، آن هم به چیزی که انسان سالم اصلاً نسبت به آن نیازی حس نمی کند.این معتاد باید ترک کند هرچند ترک کردنش سخت باشد!

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعر آیینی و آدرس shere-aeeni.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 30
بازدید کل : 39033
تعداد مطالب : 28
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1